سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما از چیزی که نمی داند، پرسیده شود، از گفتن «نمی دانم»خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
3  جدید ترین شعر من - آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش  4


»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 4
مجموع بازدیدها: 8490
 

»» درباره خودم
جدید ترین شعر من - آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش
محسن برزگر
اخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش... من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است
 

»» پیوندهای روزانه
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» وضعیت من در یاهو
 


»» جستجو
جستجو:
 

tasepede
جدید ترین شعر من (پنج شنبه 85/7/13 :: ساعت 10:41 عصر)
 

بغض کهنه

پشت این دیوار امروز

روی برگ خاطرات کهنه دیروز

جمله ای بود سپید....

تلخ بود .. اما بی ریا..

ساده بود همچون نگاه ساده شب

کهنه بود شاید...

اولِن خطی که برصفحه خط خطی خیالم

حک شده بود..

جمله این بود...

”آن روز من کنار استخر..

زیر آن نارون..

در نگاه شاخه ها وبرگ ها..

می گریستم ... تنها.!.”

از چه یادم نیست

اما...

صادقانه می گریستم..

بعد از آن جمله نقطه ای بیش نبود

و دیگر هیچ ...تا امروز!

بغضی کهنه عمریست بر من می بارد

سالهاست طعم اشک هایم را نچشیده ام

و هنوز حیرانم ...

که چرا دیگر صادقانه نگریستم.

5/6/85

نظر نمیدین

 


¤ نویسنده:محسن برزگر